۲ قسمت پایانی پایتخت برای خالی نماندن عریضه بود/علی صادقی در نون.خ ۳ نچسب و غیر جذاب است/ بهتر است سارا و نیکا در هفتمین سری پایتخت باشند
تاریخ انتشار: ۱۴ فروردین ۱۴۰۰ | کد خبر: ۳۱۴۵۷۷۹۱
حسین سلطان محمدی منتقد سینما و تلویزیون معتقد است که سریال و برنامه های نوروزی در سکوت هستند و فقط مجموعه " گاندو" و تا حدودی " نون.خ ۳" در بین مردم جذابیت دارند. البته دو قسمت پایانی پایتخت فقط برای خالی نماندن عریضه ساخته و پخش شد.
حسین سلطان محمدی منتقد سینما در این خصوص که برنامه های صدا و سیما را در ایام عید چطور ارزیابی می کند به خبرنگار سرویس فرهنگ و هنر خبرگزاری برنا گفت: ارزیابی کلی که از برنامه ها و سریال های نوروزی دارم این است که به اندازه کافی شاهکار نبوده اند و تنها موضوعی که بحث برانگیز شده سریال گاندو است.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
در این میان سعید آقا خوانی در مصاحبه ای گفته بود که "نون.خ ۴" را هم در آینده می سازیم.
می خواهم در مورد سریال "نون.خ" به موضوعاتی اشاره کنم و اول به این نکته می رسیم که "نون.خ" اکنون منوط بر بازیگران جدید شده است.
در فصل دوم میرطاهر مظلومی آن طور که باید نقش کُردی را خوب ایفا نکرد و این درحالی بود که در محیط کردستان قرار داشتند.
در سری سوم نیز علی صادقی برای این مجموعه یکی از کاراکتر های نچسب و غیر جذاب محسوب می شود. و بازی او در این سریال هیچ تفاوتی با آثار قدیمی در تلویزیون و شبکه نمایش خانگی ندارد.
سری اول این مجموعه در کار کشت تخمه آفتابگردان و فرآوری آن بودند. در فصل دوم داستان سر از یک هواپیما درآورد اگر چه قصه تخمه هنوز بر قرار بود در این سری بر اساس گفته ها بحث و فیلمنامه سر پسماند است اما هنوز هیچ چیزی در این زمینه مشاهده نکردیم و داستان تا اینجا حول محور گیاهان دارویی گذشته است.
در این میان حضور آقای آذرنگ بسیار کمرنگ است و معلوم نیست که کجا هستند. یک دوره در صحنه حاضر می شوند و دوره دیگر اثری از حضور او نیست. شاید در سری بعد آقای آذرنگ بیاید و کم و کاستی داستان را پر کند.
در کل کاراکتر های خارج از مجموعه در حال رفت و آمد هستند.
راستش این فصل یک مقدار بی داستان جلو می رود اما با بداهه گویی و لهجه ها ظاهرا در میان مردم جذابیت دارد.
سلطان محمدی در این خصوص که دو قسمت پایانی پایتخت چگونه بوده است تصریح کرد: دو قسمت آخر پایتخت محض خالی نبودن عریضه بوده است. تکه هایی از دو قسمت آخر بهانه ای بود تا نکات داستان سری هفتم رونمایی و تعریف شود.
به طور کل این داستان ارتباطی با گذشته نداشت و فقط نشانه هایی از سری هفتم به جا گذاشت.
امیدوارم در قسمت بعدی تکلیف سارا و نیکا معلوم شود چرا که در فصل ششم، داستان تا حدودی نبود این دو دختر را جمع کرد.
حال منتظریم تا ببینیم سری بعد سرنوشت این نوجوانان چه خواهد شد؟ و نگرش های تلویزیون به کجا می رسد؟
درواقع ذات تلویزیون در چند سال اخیر اینگونه شده است که به آنچه در فضای مجازی رخ می دهد واکنش نشان دهد و این مسئله در خیلی از رویداد های سیاسی و تصمیم گیری های مدیریتی پر رنگ است.
درواقع توقف فصل ۶ پایتخت توسط تلویزیون به دلیل اتفاقات رخ داده در فضای مجازی بود.
به نظر من تمهیداتی که می توانند برای سری هفتم به کار بگیرند بسیار زیاد است. حال که قرار است سریال رو به جلو حرکت کند بهتر است دختران دو قلو در هفتمین قسمت حضور داشته باشند.
منبع: خبرگزاری برنا
کلیدواژه: ارزیابی سریال گاندو پایتخت 6 منتقد تلویزیون دو قسمت پایانی نون خ ۳ دو قسمت
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.borna.news دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «خبرگزاری برنا» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۱۴۵۷۷۹۱ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
جای خالی یک سریال ایرانی درباره حسن صباح
دکترمراد عنادی؛ مدیرعامل مؤسسه جامجم، پژوهشگر و نویسنده کتاب «فرمانروایان الموت» است که چاپ دوم آن در نمایشگاه کتاب امسال و در غرفه نشر پردازش عرضه میشود. او در گفتوگو با خبرنگار ما درباره سریال الحشاشین معتقد است، این مجموعه که در جهان عرب طی ماه رمضان پخش شد، تلاش داشته است ریشه داعش یا رادیکالیسم سلفی را به نزاریان الموت و حسن صباح بهویژه برگرداند. همچنین در پروژه الحشاشین سعی کردهاند افسانهها را نیز وارد سریال کنند، مثلا داستان سه یار دبستانی یعنی خواجه نظامالملک، حسن صباح و خیام که نخستینبار از سوی رشیدالدین فضلا... مطرح شد بعدها در دیباچه ترجمه انگلیسی رباعیات خیام توسط ادوارد فیتزجرالد یادآوری گردید. ولی بهگفته خاورشناس و استاد تاریخ، مارشال هاجسن: انگار آن را بعدها خود نزاریها ساخته و پرداختهاند.عنادی که مطالعات مختلفی درباره حسن صباح داشته، میگوید: شماری از پژوهشگران اعتقاد دارند او متولد ایران بوده و درست است که اجدادش یمنی بودهاند اما از آنجا که یمن از دوره هخامنشی، اشکانی و ساسانی به بعد در گستره ایران فرهنگی بوده، صباح بهدنبال استقلال ایران و حفظش بوده بهویژه یکی از شعارهاش در انتقاد از امپراتوری سلجوقی بر این مبناست که چرا با این همه قدرت و گستردگی باید سلجوقیان بهدنبال تاییدیه گرفتن از خلافت عباسیانی باشند که نیرو و عده خاصی ندارند! این کارشناس رسانه با بیان اینکه پرداختن به حسن صباح بهدلیل شخصیت رازآلود و کاریزماتیکش برای مخاطبان خودبهخود جذاب است، میافزاید: این ساخته مصریها بحثهایی را برانگیخته، مثلا روایتی هدف سریال را به ضدیت با اخوان ارجاع میدهد و روایتی بر ضدیت با شیعه ارائه میکند. به نظر میرسد الحشاشین جای بررسی و نقد بسیاری دارد، ولی بهتر است در کشور خودمان سرمایهگذاری واقعبینانهای انجام بگیرد و درباره صباح یک سریال دقیق و هماهنگ با واقعیتهای موجود ساخته شود. فضاها، تصاویر و لوکیشنهای سریال هیچکدام در ایران و مربوط به ایران و فرهنگش نیست و همه و همه در کشوری عربی و عربزبان است. وی با تأکید بر اینکه بعدها جریان اسماعیلیه با صوفیگری و دراویش ترکیب و ادغام میشود تا زمان قاجار که بخشی از آنها به هند مهاجرت میکنند و آنجاست که میان آنها و انگلستان پیوندهایی برقرار میشود، میگوید: اسماعیلیه کنونی (بهویژه آقاخانیه) با آن اسماعیلیه تاریخی شاید از نظر نوستالژی و اسطورهای به کیش حسن صباح وفاداریهایی داشته باشند وگرنه کلا چنین به نظر میرسد که سبک زندگی و شیوه تفکرشان کاملا عوض شده و از ماکت حسن صباح فقط بهدنبال بهرهبرداری تاریخی و اعتباری برای خودشان هستند. اسماعیلیه فعلی خیلی حساسیتهای مذهبی ندارد که همکاری با آنها را برنتابد. تساهل در نگاهشان موج میزند و به آن اصول سخت و سفت که صباح داشته، رویکرد و گرایشی ندارند. خود صباح براساس اسناد تاریخی، شخص بسیار معتقد و متشرعی بوده تا جایی که حتی با پسرانش بهخاطر گناه یا کار غیرشرعی برخورد شدید کرده یا دخترانش که امورات زندگیشان را با نخریسی و دوکریسی اداره میکردند و در کل زندگی بسیار سادهای در پیش گرفته بودند و مقررات شریعت را بهشدت رعایت میکردند. افزون بر این، فقر منابع مکتوب و دسترس نبودن منشور حسن صباح در مجموع رهبران جدیدشان را به تفسیر به رای گرایش داده و فرمانهای مندرآوردی که حتی خیلی از نگره و تفکر حسن صباح فاصله دارد.